گزارش کتاب زنان و گفتگوی ادیان
Women and Interreligious Dialogue; Catherine Cornille, Jillian Maxey; Cascade Books; 2013
نویسنده گزارش: رقیه حق گویان
درباره ی کتاب
این کتاب دیدگاه های تاریخی، انتقادی و ساختاری را در مورد نقش زنان در گفتگوی ادیان گرد هم میآورد.
درباره ی نویسندگان
کاترین کورنیل (Catherine Cornille) صاحب کرسی فرهنگ غربیِ فارغ التحصیلان نیوتن (Newton College Alumnae Chair of Western Culture ) و استاد الهیات تطبیقی در کالج بوستون است.
جیلیان ماکسی (Jillian Maxey)
فصل اول: زنان و پیوندهای بین ادیانی
هر چند مردسالاری و مطیع سازی زنان هم منابع و هم تاریخ مسیحیت را شکل داده است، سنت مسیحی فاقد اصول انتقادیای نیست که برای بسط الهیات فمنیستی کاربرد دارند. سنت نبوی عبری بینش خود در مورد ظلم و امید به آزادی را در بافت ظلم اجتماعی-اقتصادی به فقیران توسط ثروتمندان و ظلم به جامعهی کوچک استعمار شده به دست امپراطوری های بزرگِ باستانی روشن کرده است. زنان یهودی امریکا، در دههی 80 و90، نقد فمنیستی یهودیت را آغاز کردند. آنها خواستار فهم جدیدی از تورات، خدا و اسرائیل بودند. در مورد آیین بودا هم دیده میشود که سنتی پیچیده با دیدگاه هایی متناقض در مورد جنسیت است. گفته میشود که بودا مخالف این بوده که زنان راهبه شوند.
فصل دو: هدیه پیامبر به پادشاه
سیاستِ زنانه در گفتگوی ادیان
در ژانویه 2012 مرکز گفتگوی ادیان نیویورک میزبان رویداد یک روز تأمل برای مسلمانان و یهودیانی بود که در پروژهای مربوط به گفتگوی ادیان مشارکت داشتند. یکی از شرکت کنندگان صادقانه داستانی مربوط به صدر اسلام را بازگو کرد. پیامبر اسلام فرستادهای را برای دیدار با حاکم مسیحی مصر راهی آنجا کرد. حاکم مصر دعوتِ پیامبر برای گرویدن به آیین اسلام را رد کرد و دختر جوانی را به نشانهی دوستی و خوش نیتی به پیامبر هدیه کرد. شرکت کننده چیزی در مورد سرنوشت این دختر نگفت اما در این گفتگو در جایی نامطمئن که گذشته و حال مسلمانان و مسیحیان را به هم وصل میکرد، متزلزل بود. اگر نام آن دختر که بین دو فرد قدرتمند به عنوان هدیه رد و بدل شد در این نشست فراموش شد، در سنت اسلامی فراموش نشده است. در تاریخ چنین آمده که حاکم مصر دو خواهر را به عنوان هدیه به پیامبر داد. گفته شده که پیامبر با یکی از این خواهرها ازدواج کرد. اکنون سؤال این است که نقش جنسیت و تفاوت جنسی در تبادلات سیاسی بین دینی و گفتگوی ادیان چیست؟ میتوان از این داستان برای پرسش از صلح های بین دینیِ معاصر استفاده کرد. برای مثال، در جلسهی استماع دادگاه عالی امریکا در مورد دعوای کلیسای لوتری انجیلی هوسانا تابور (Hosanna-Tabor Evangelical Lutheran Church) و کمسیون فرصت هایِ شغلیِ برابر در سال 2012، حکم دادگاه این بود که تحت قانون آزادی دینی لازم نیست نهادهای دینی قانون ملی حفاظت از کرامت انسانی در برابر تبعیضِ ناعادلانه در استخدام را رعایت کنند.
فصل سه: معرفت شناسی و بدنمندی در گفتگویِ دینیِ زنان
زنان این پیش فرض را دارند که گفتگوی آنان اختلافات را شدت میبخشد. پیش فرض دیگرِ گفتگوی زنان این است که آنها تمایل به کشف و برجسته کردن اختلافات دارند. اگر از یکی از زنان مشارکت کننده در گفتگوی ادیان پرسیده شود که آیا زنان بیشتر بر اشتراکات تأکید میکنند یا بر گروه بندی ها احتمالا پاسخ او این خواهد بود که اولین و مهم ترین چیز این است که هر انسان و هر سنت دینیای موجودی منحصر به فرد و متمایز است؛ و میدانیم که تعابیر متعددی از عبارت ((هر سنت دینی)) وجود دارد.
فصل چهار: گفتگو در زمان جنگ
نجات یهودیان به دست زنان مسیحی در آلمانِ هیتلر
همه میدانند که گفتگوی یهودی-مسیحی به عنوان پیامد هولوکاست آغاز شد. بهت ناشی از کشتار سازمانیافتهی شش میلیون یهودی در اروپا طرز فکر کلیساهای مسیحی در مورد یهودیت و یهودیان را تغییر داد. اینکه زنان نقش رهبری را در تلاش برای نجات و کمک به یهودیان داشتند دلایل متعددی دارد که از میان آنها میتوان به این دو مورد اشاره کرد: یک عامل آن اولولیت کمی بود که رهبران کلیسای کاتولیک و پروتستان به یهودیستیزی و کمک به مسیحیان غیر آریایی میدادند. دلیل دیگر این بود که آژانس های رفاهی و امدادی بیشتر مناسب طبیعتِ زنان قلمداد میشدند و زنانی که به صورت آکادمیک آموزش دیده بودند در این آژانس ها که مسئول کمک به یهودیان بودند شغل مناسب خود را مییافتند.
فصل پنج: ابراهیم و خانوادهاش در لبهی مرز بین ادیان
پرسیدن از سؤال نادیدهگرفته شدهی جنسیت
وقتی مسلمانان، مسیحیان و یهودیانِ خیرخواه برای بزرگداشت پیوندِ ابراهیمیِ ما جمع میشوند، این اتفاقی نیست که این پدر (ابراهیم) است و نه خانوادهاش که مد نظر ما است. وقتی پدر مشترک ما آن طور که ادعا شده است ما را به عنوان خواهران و برادرانِ یکدیگر با هم متحد میکند، مادران نا-مشترک ما داستان چالش برانگیزتری عرضه میکنند. شاید داستان هاجر و آسیه داستان سادهی خانوادهی ابراهیم است که درس های مهمی برای گفتن دارد. میشود در گفتگوی ادیان از این داستان برای تشویق به تأمل در مورد بخش در سایهی سنت های ما استفاده کرد.
فصل شش: ملاقات در سرچشمهی مسیرِ معنوی
دیدگاه فمنیستِ یهودی
در این فصل پدیدهی رو به رشد مسیرِ معنوی یهودی را به عنوان برداشتی از شیوهی عمل فمنیست یهودی بررسی میشود؛ از خاستگاه های بین ادیانیاش تا فرگشتاش به عنوان ابزاری با دوام که هم زنان را به عنوان رهبران معنوی قدرتمند میکند و هم جویندگان را برای عمل عادلانهی اجتماعی آماده میکند. مسیرِ معنوی (Spiritual Direction) تمرین عامدانهی ورود به گفتگویی متفکرانه با شنوندهی آموزشدیدهی بدون پیش فرض برای به اشتراک گذاشتن تجربهی سفر معنوی/دینی است.
فصل هفت: گفتگوی بین ادیانیِ سازنده در ارتباط با زنان مسلمان
سؤالی که باید پرسید این است که جهانی شدن اقتصاد چطور زنان را تحت تأثیر قرار میدهد و جهانی شدن چطور با ابعاد مختلفش- اقتصادی، سیاسی، فرهنگی- به دین مربوط است. این باور وجود دارد که جهانی شدنِ اقتصاد شغل هایی برای زنان در عرصه های تولید ایجاد کرد و زنان در کشورهای در حال توسعه را قادر ساخت درآمد داشته باشند و آن را کنترل کنند تا از چنگال ساختارهای مردسالارنه رها شوند؛ از جمله خانه داری سنتی و روابط خانوادگی. این تغییرات اقتصادی منجر به تغییرات فرهنگی شد و به عنوان مثال زنان به فکر تغییر قوانین خانواده برای حمایت از زنان افتادند.
فصل هشت: جراحی قرآنی
خلوص متنی، خطرات حکومتی و دیگر موانع بر سر راه مشارکتِ بین ادیانی از طریق تفسیر قرآنی فمنیستی
طبق یافته های تخصصیِ اخیر، وارد شدن اطلاعات از منابع انجیلی به سنت اسلامی عموما اسلوب کاریِ نخستین قرنِ اسلامی بوده است. در دوران مدرن، نگرانی ها در مورد منابع خارج از سنت اسلامی با واکنش مسلمانان به استعمار و مدرنیته تشدید شد. در دوران استعمار اروپا در جهان اسلام، مسلمانان جایگاه عقلانیت، علم و دموکراسی در اسلام را مورد بحث قرار دادند. در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، جریان فکریای به نام مدرنیتهی اسلامی به راه افتاد که طرفدارانش تلاش میکردند اسلام را با ارزش های مدرنیته آشتی دهند و خواستار اصلاحات اسلامی مدرنی شدند که در اصالت اسلامی ریشه دارد. مشکل اصلی زنان مسلمان برای مشارکت در گفتگوی ادیان فقدان تعامل برابر که مانع تبادل بین ادیانیِ معنادار میشود نیست؛ مشکل جدی تر کمکِ سهویِ زنان دانشمند به منظبط کردن خشونت آمیز جوامع مسلمان با همکاری با فمنیست های یهودی و مسیحی، به خصوص بعد از یازده سپتامبر، است.
فصل نه: زنان در حال مذاکره میان دین و فرهنگ
مورد مسلمانان چین در هنگ کنگ
علی رغم تفاوت های بسیار میان اعضای خانواده از نظر وابستگی های دینی و رسوم فرهنگی، به نظر میرسد زمین مشترک برای چینی ها، ساکنان جنوب آسیا و مسلمانان برای زیستن و ارتباط با یکدیگر هم چنان مفهوم خانواده است. علی رغم تضادهای بنیادین عقیدتی میان اسلامِ یکتاپرستانه و ادیان دینیِ همه خدایی، آموزه های آنها در مورد طهارت نسل و تأکید بر روابط هماهنگ به اصلی اخلاقی برای تمرین شمول گرایی ارتقا یافته است.
فصل ده: فراتر از زیبایی
زیبایی شناسی و احساس در گفتگوی ادیان
در غرب، ترس روشنگری از شورمندی ها به عنوان محرک های فیزیکی، احساس را تحت انقاید منطق درآورد. متفکران رومانتیک تمایز بنیادین میان احساس از عقل را پذیرفتند اما احساس را به عنوان منبع اصلیِ بصیرت ارزش گذاری کردند. دانش اخیر اینکه احساس ذات و چیزی است که کنترل میشود، از آن سوء استفاده میشود و یا ارزش گذاری میشود را رد کرده است. امروزه، تمرکز گفتگوی بین رشتهایِ چالش برانگیز بر این است که احساسات چگونه عقلانیت را تحت تأثیر قرار میدهند، به نمایش میگذارند و با آن تعامل میکنند.
فصل یازده: بدن آگاه
موج های ارتباط و زنان در گفتگوی ادیان
تعریف استاندارد موج یا نسیم نور یا حرکت است. ماده در لطیف ترین شکلش نیروی زندگی، که در یوگا به آن پارانا (prāna) میگویند، و انرژیِ حیاتیای است که از خودآگاهی (consciousness) جداییناپذیر است. اینها وجوه مختلف یک واقعیتِ واحد هستند. این امواج با همه چیز مرتبط هستند؛ از والاترین چیزها تا عملی ترین وجوه زندگی. پی بردن به آنها میتواند به آگاهی روشن تری از وضعیت های درونیای منجر شود که برای تأمل معنوی یا روانشناسانه مهم هستند.
فصل دوازده: زنان چه چیزی بر سر میز گفتگوی ادیان میآورند؟
بر کسی پوشیده نیست که زنان و فمنیست ها نقش محدودی در گردهمایی های گفتگوی ادیان داشتهاند و سهم زیادی در ادبیات مربوط به تنوع مذهبی نداشته اند. آیا دلیل این امر این است که زنان از این قلمرو دور نگه داشته شدهاند و خودشان نیز خودشان را دور نگه داشتهاند و یا ترکیبی از هر دو؟ شاید در با نگاهی سطحی به نظر برسد که زنان از این مباحث کنار گذاشته شدهاند اما واقعیت این است که زنان و فمنیست ها خودشان تمایلی به ورود به گفتگوی ادیان نداشتهاند. انگیزهی اخلاقی برای شنیدن صداهای محروم دیگر ادیان میتوانست به وسعت بخشیدن به معیارهای شرعی منجر شود؛ چیزی که به شعار الهیات فمنیستی تبدیل شده بود. اما لازمهی این کار از منظر الهیاتی این بود که تمام ادیان، از جمله مسیحیت، از ادعای خود مبنی بر داشتن ارتباط انحصاری و مطلق (با خدا) کوتاه بیایند.
منابع
کتاب
Women and Interreligious Dialogue
سایت
Amazon.com