گزارش کتاب گفتگوی ادیان: منظرهای جهانی

Interfaith Dialogue: Global Perspectives; Edmund Kee-Fook Chia; Palgrave Macmillan; 2016

 نویسنده گزارش: رقیه حق گویان

 

درباره کتاب

این کتاب مسائل محوری‎ای که به کلیسای امروز مربوط است را بررسی می‎کند و بر ارتباط ادیان مختلف در بافت ها و مناطق مختلف تمرکز می‎کند.

درباره ی نویسنده

ادموند کی فوک چیا (Edmund Kee-Fook Chia) از سال 1996 تا 2004 دبیر اجرایی کنفرانس های فدراسیون اسقف های آسیایی (Federation of Asian Bishops' Conferences) بوده است.

بخش هایی از آنچه در این کتاب میخوانیم

خوب است به خاطر داشته باشیم که نوسترا ایتاته (Nostra Aetate) (اعلامیه‌ی روابط کلیسا با ادیان غیر مسیحی) نتیجه‎ی غیر مترقبه‎ی شورای دوم واتیکان بود. این اعلامیه در دستور کار مقدماتی پیش بینی نشده بود. این واقعیت دارد که بعضی پیشگامانی که طرفدار دیدگاهی گشوده‎تر نسبت به پیروان دیگر ادیان بودند و نیز کلیساهای خاورمیانه و آسیا به زیستن در محیطی که مشخصه‎اش حضور پیروان دیگر ادیان بود، عادت کرده بودند. با این وجود، در کلیسا هیچ حرکت قدرتمندی که باعث پیشرفت گفتگوی ادیان شود (حرکتی قابل مقایسه با جنبش های انجیلی، عبادی و وحدت گرایی در کلیسا) و بتواند انگیختاری برای پرداختن به این موضوع باشد، وجود نداشت.

همان طور که متخصصین انجیل و الهیدانان کند و کاوی در پیامدهایِ دیدگاهِ جدیدِ نوسترا ایتاته می‎دهند، دو رویکرد اولیه در مورد فهم روابط الهیاتی میان کلیسا و یهودیان از نظر گنجاندن عهد به روشی جدید پدیدار گشته است. در هر رویکرد تفاوت های ظریفی میان متخصصین وجود دارد. با این وجود، همه‎ی آنها پیوند محوری میان یهودیت و مسیحیت را تأیید می‎کنند. می‎توان این دو جریان را به عنوان عهد واحد و عهد دوگانه مشخص کرد (به خاطر چند دانشمند که خواستار فهم روابط یهودی-مسیحی در چهارچوب چند-عهدی هستند).

قبل از قرن بیستم، یهودیان تلاش فکری قابل ملاحظه‎ای پیرامون روابط با دیگر ادیان کرده بودند. دغدغه‎ی فرهنگ های دینی موجود درست به تورات، سند بنیادیِ یهودیت، بر‎می‎گردد که عمدتا به جایگزین کردن بت پرستی با بندگی یک خدا می‎پردازد؛ خدایی که عهدش با ابراهیم و مردم یهود (بنی اسرائیل) بنیان های باور و عمل یهودی را تشکیل می‎دهد. ظهور اصطلاحات اصلاح و آزادیی یهودیت، از اوایل تا اواسط قرن 18، با شکل‎گیری روابط جدیدی با مسیحیت هم زمان بود. از آنجا که خصیصه‎ی اصلاحاتِ یهودی ترکیب جهان بینی های یهودیِ سنتی با دیدگاه های پسا-روشنفکری در مورد شخصیت انسان و هویت مدنی بوده و هست و از آنجا که بسیاری از یهودیان  در جوامعی زندگی می کرده و همچنان می‌کنند که فرهنگ مسیحیت فرهنگ غالب است، جنبش های ترقی‎خواهانه بیش از صد سال است که جلودار گفتگوی ادیان هستند.

تلاش های مثبت آموزه های نوسترا ایتاته کاملا قابل لمس است. این واقعیت که هیئت های بین ادیانیِ بسیاری در سطح کلیسای محلی، اسقفی و کنفرانس های اسقفی در سطح منطقه‎ای در سراسر دنیا شکل گرفته است نمونه‎ای از تأثیرات نوسترا ایتاته است. اما به هر حال باید این سند را در کنار دیگر سندهای بنیادین شورای دوم اتیکان خواند؛ به خصوص سند مربوط به کلیسا و ارتباطش با دنیای مدرن.

اسلام و مسیحیت به لحاظ پیشینه‌ی تاریخی، الهیاتی و معیارها نزدیک‎ترین ادیان هستند. هر دو دین وحی الهی را به عنوان اصول هدایت بنیانی برای عملی دینی می‌پذیرند. از آغاز اسلام، حضرت محمد (ص) مسیحیان را هم پیمان و حامی مسلمانان معرفی کرد. محافظت حاکمانِ مسیحیِ حبشه از مسلمانان مهاجر ستایش برانگیز بود و توضیح می‎دهد که چرا از بازگرداندن آن مسلمانان به خانه امتناع کردند.

پیامد اعتراضات 2012 سیدنی تغییری که در میان مسلمانان استرالیا رخ داد را روشن می‎کند؛ رسیدن از عنصری ناهماهنگ و تا حدودی جدا افتاده به سطحی بالاتر از همکاری اجتماعی و همگانی. اعتراض شامل چند صد نفر از جوانان مسلمان از گروه اقلیت مسلمانی می‎شد که بخشی از تظاهرات جهانی علیه ویدئوی‎ اهانت آمیز و غیر محترمانه در یوتیوب به نام بی‌گناهیِ مسلمانان بودند. این ویدئو تریلر یک فیلم ضد اسلامیِ کم هزینه‎ بود که توسط یک شهروند امریکاییِ مصری تبار و مسیحی نوشته و ساخته شده بود. این تظاهرات باعث شد خیابان های آرام سیدنی شبیه تظاهرات خشونت آمیز خارج از کشور شود.

یکی از مشکلاتی که ما در زندگی با آن مواجه می‌شویم دلبستگی ما به آن و یا چسبیدن ما به آن است. ما با نگاه کردن به زندگی خود و دیگران می‌فهمیم که زندگی قطعی و پایدار نیست. تسونامی، زمین لرزه، سیل، تصادف، جنگ، بیماری های شناخته شده و ناشناخته و در آخر مرگ ناگهانی زندگی را کاملا غیر قابل پیش بینی می‌کند. ما واقعا نمی توانیم به هیچ چیز و هیچ کس متکی باشیم. با این وجود چیزهایی جمع می‎کنیم که نمی‎توانیم به آنها تکیه کنیم و نمی‎توانیم با خود به آن دنیا ببریم؛ ما به افرادی اعتماد می‎کنیم که علاقه و نگرانی‎شان برای ما قطعی نیست و هنوز اهدافی داریم که ممکن است هرگز نتوانیم به آنها دست یابیم. خودخواهی، هوس ها و علقه ها ما را به بردگی گرفته‎اند. آگاهی از بی‎دوامیِ دنیا و فرا گرفتن زیستن در آن برای یک روز بدون امیدهای واهی می‎تواند ما را قادر کند زندگی را همانگونه که هست بپذیریم و بدون حسرت و انتظارات بیهوده با آرمش زندگی کنیم.

منابع

کتاب

Interfaith dialogue

سایت

https://webpublic.acu.edu.au/staffdirectory/?edmund-chia=