گزارش کتاب آینده‌ی گفتگوی ادیان

The Future of Interfaith Dialogue (Muslim-Christian Encounters through A Common Word); Yazid Said & Lejla Demiri; Cambridge University Press; 2018

نویسنده گزارش: رقیه حق گویان

 

درباره‌ی کتاب

این کتاب روش شناسیِ متمایزی برای مطالعات بین ادیانی می پروراند و منبعی ارزشمند برای دانشجویان و دانشمندان الهیات و مطالعات دین می باشد.

درباره‌ی نویسنده

یزید سعید (Yazid Said) سخنران در حوزه‎ی اسلام در دانشگاه لیورپور هوپ (Liverpool Hope) و کشیش انگلیکن (Anglican priest) است.

 لیلا دمیری (Lejla Demiri) استاد دکترینِ اسلامی در مرکز الهیات اسلامی، دانشگاه ابرهارد کارلز (Eberhard Karls Universität) در شهر توبینگنِ (Tübingen) آلمان است.

بخش اول: بافتار جهان مشترک

فصل اول: سرآغاز جهانی مشترک

اینکه مسیحیان و مسلمانان یک خدا را می پرستند مورد تأکید جهان مشترک بین شما و ما (A Common WordBetween You and Us ( ACW )) است؛ چیزی که اصل بدیهی پذیرفته شده‌ی مسلمانان است (قرآن، سوره‌ی 19، آیه‌ی 46). ژنرال بویکین (General Boykin) به هیچ روی تنها کسی نیست که خدای مسلمانان را خدای غیر واقعی می خواند. یکی از مهم ترین پیامدهای  ACW  مطرح کردن پذیرش صریح این موضوع است که، بر خلاف تعاریف الاهیاتی متفاوت و پنداشت های مختلف در مورد حیاتِ نهفته‌ی خدا، خدای اسلام خدای مسیحیت است. این موضوع در دومین شورای واتیکان اعلام شده است.

فصل دو: از گفتگوی درون دینی تا گفتگوی ادیان

پیام امان (Amman) به عنوان پیشگام و همراه اقدام کلمه‌ی مشترک

در این فصل معرفی مختصری از پیام امان (AM)، نه تنها به عنوان پیش درآمد ضروری و همراه  ACW بلکه به عنوان ابزاری ارزشمند برای تعامل غیر مسلمانان با اسلام و مسلمانان و نیز فهم آنان از اسلام، ارائه می‌شود. در رابطه با موضوع دوم، ترویج فهم بین ادیان و گفتگوی ادیان هدف مشترک AM و ACW است. به طور خاص تر، AM به خوانندگان غیر مسلمان بینشی در مورد عملکرد اسلام به عنوان یک سیستم می‌دهد؛ فرصتی برای تجربه‌ی تنوع واقعی اسلام معاصر از طریق تعامل با صداهای اصیل مسلمانان و پنجره‌ای به یکی از مهم ترین سؤالات در اسلام معاصر که مسئله‎ی مرجعیت دینی است.

فصل سه: جهان مشترکی که به گفتگویی غیر متداول می‌انجامد  

گفتگوی میان ادیان به چه چیزی اشاره دارد؟ شکل های متفاوتی از گفتگو وجود دارد که نخستین بار در سندی به نام گفتگو و مأموریت (Dialogue and Mission) مطرح شد: گفتگوی زندگی (جایی که افراد تلاش می‎کنند در فضایی گشوده و همسایه وار زندگی کنند، به اشتراک گذاشتن شادی ها و غم ها و نیز مسائل و دلمشغولی های انسانی)، گفتگوی اقدام (وقتی افرا از ادیان مختلف برای برقراری عدالت، صلح و دوستی تلاش می‌کنند) و گفتگوی تجربهی دینی (وقتی افرادی که در سنت دینی خود ریشه دارند غنای معنوی خود را به اشتراک می‎گذارند، به عنوان مثال در ارتباط با دعا و تکامل، ایمان و راه های جستجوی خدا). هر چند ممکن است حرف ها همانگویی (یکی انگاشتن ادیان مختلف) به نظر برسد اما در واقع اشاره‎ای است به مباحثی پیرامون ماهیتی رسمی فارغ از محتوای آنها. لذا خلاصه‎ای از مشارکت کاتولیک ها در گفتگوی رسمی با مسلمانان، قبل و بعد از ACW و برآوردی از تأثیر آن ارائه می‌شود. 

بخش دوم: واکنش ها به جهان مشترک

فصل چهار: جهان مشترک برای خیر مشترک

انتشار اعلامیه‎ی جهان مشترک در سال 2007 بی شک نقطه‎ی عطفی در گفتگوی مسلمان-مسیحی بود. نخستین بار بود که دانشمندان اسلامی بیانیه‎ای پیشرفته و ابتکاری را بسط دادند که می‌گفت تأملات مسیحی و اسلامی در مورد وحی ممکن است برای خیر همه‎ی خانواده‎ی بشری همگرا شوند. این متن، با استفاده از ابزارهای تخصصی تفسیری و تحت تأثیر علاقه‌ی راستین به یافتن منابع گفتگو و همکاری، به دنبال حل اختلافات عمیق و طرفدار حسن نیت تعمیم داده شده نبود، بلکه عباراتی مهم در ارتباط با نزدیکی باور این دو دین درباره‌ی خدا و بشریت به دست می‎داد.

فصل پنج: جهانی که ما در آن به کلام خدا پاسخ می‌دهیم

ACW پاسخی به یکی از مشخصه های مسیحیت و اسلام بود که حاکی از ناسازگاری ذاتی، دشمنی و فقدان شرایط لازم برای گفتگو و دوستی میان دو دین است. آنچه در این شرایط مسلمانان بسیاری را در مورد پیوستن به ACW هیجان زده و برانگیخته می‎کرد این واقعیت بود که ACW، به جای توهین متقابل و به جای ادامه دادن به چرخه‎ی چند قرنه‎ی جدل و دفاعیه، تلاشی برای بود برای شروع دوباره. در محیطی که تروریست ها از اسلام برای عقلانی کردن خشونت و ظلم استفاده می‎کردند، هیچ رهبر مسلمانِ مسئولی نمی خواست به رگنسبورگ (Regensburg) (شهری در آلمان) (اشاره به اسلام هراسی در آلمان و اروپا) با لحنی خصمانه و جدلی پاسخ دهد.

فصل شش: عشق به همسایه در مواجهه با آسیب مذهبی

سندی که به عنوان کلمه‌ی مشترک (A Common Word) شناخته می‌شود از سه بخش تشکیل شده است. دو بخش نخست به فرمان دوگانه درباره‎ی عشق به خدا و عشق به همسایه می‎پردازد.  سومین بخش آیه‎ی قرآن (سوره‎ی 3، آیه‎ی 64) را برجسته می‎کند که خودش نام کلمه‎‌ی مشترک (توحید) را برای سند فراهم می‌کند. عشق واقعی به همسایه به معنای احترام به باورهای دینی دیگران است. ما همچنین باید با چشم پوشی و آسان گیریِ بیشتر و بدون انگیزه های پنهانیِ مأموریت، گفتگو و یا برتری با جوامع دینی‎ای که از دایره‎ی معنوی ما خارج هستند، رفتار کنیم.

فصل هفت: مروری بر واکنش های مسیحی به کلمهی مشترک

ACW به انحاء مختلف گفتگویی عمیق تر و تحول بخش تر میان مسلمانان و مسیحیان را برانگیخته است زیرا به همکاری‎ بیشتر بر اساس اصل اساسی عشق به خدا و همسایه دعوت می‎کند. به هر حال، اکثر واکنش ها صداهای غربی، آکادمیک و یا نهادی بوده است و ممکن این مسئله فرد را نگران تأثیر آن بر جوامع عادی در آسیا، افریقا، جنوب امریکا و دیگر بافت ها (غیر از غربی، آکادمیک و نهادی) کند. به هر حال از ACW یه دلیل نادیده گرفتن تفاوت های بنیادین به شدت انتقاد شده است و سوالات بسیاری را به وجود آورده است.

فصل هشت: به دنبال فروتنی و خود انتقادی

تحلیل مسیح شناسانه از کلمهی مشترک

در این فصل به نفع لزوم خودانتقادی و فروتنی در گفتگوی ادیان توصیه می‎شود. گفتگوی بین ادیان یعنی مواجهه‎ی رو در رو هنگام خطاب قرار دادن یکدیگر در جستجوی حقیقت، دوستی و بردباری. در گفتگو مشارکت کنندگان به مثابه‎ی نمایندگان ایمان دینیِ خود هستند که اعمال و حرف هایشان گواه تعلق شان به دین خاصی، مثلا بودایی یا مسیحی، است. در فضای گفتگوی ادیان فروتنی و صداقتِ توصیه شده شامل حس غرور و خرسندی نسبت به هویت دینی خود همراه پذیرفتن بالغانه‎ی نقطه ضعف ها و جهل ها است.

بخش سوم: متون مقدس و کلمهی مشترک

فصل نه: دستورالعمل گفتگوی ادیان

ضرورت قرآنی در دنیای جهانی سازی شده

در این فصل به دیدگاه های مختلف در مورد اینکه گفتگو شامل چه چیزهایی می‎شود، پرداخته می‎شود. بیشتر مسلمانان قبول دارند که تاریخ و سنت دینی مسلمانان آنها را به گفتگوی صادقانه و محترمانه با اهل کتاب تشویق می‎کند. با این وجود، اهل کتاب موحدانی هستند با تعلیمات و باورهای دینی مشابه و متفاوت و هر چند شباهت ها در ارزش های اخلاقی می‎تواند زمینه‎ی مشترکی برای گفتگو باشد، تفاوت ها در دکترین و باورها، که بنیان هر ستنی هستند، به بحثی حساسیت برانگیز و تخصصی می‎انجامد که نباید به دو قطبی شدنِ خصمانه منجر شود.

فصل ده: کلمهی مشترک بعدیِ ما

می کالپا (Mea Culpa) (من مقصرم!)

هدف ACW آمادگی در برابر فریب های مخاطره آفرین و بحث برانگیز در بسیاری از گفتگوهای بین ادیانی است تا به روشی نگران کننده یادآوری کند که ما گوناگونی های یک موضوع واحد هستیم؛ یعنی توحید اخلاقی. شگفت آور است که هر منطقه به چه آسانی می‎تواند به گونه‎ای خاص در موضوع عمومی دین تقلیل یابد. البته ACW در این دام نیافتاده و خود را به دو دین توحیدی اسلام و مسیحیت محدود ساخته است.

فصل یازده: کلمهی مشترک یا کلمهی عدالت؟

دو دیدگاه قرآنی پیرامون گفتگوی مسیحی-مسلمان

در مورد تفسیر کلمه‎ی سواء (saw ā ’) نظرات گوناگونی وجود دارد. ریشه‎ی این کلمه به معنای ((برابر بودن))، ((هم بها)) و ((هم سطح)) است. ترجمه ((سواء)) به کلمه‎ی مشترک به این معنی است که چیز مشترکی میان دو گروه وجود دارد و بر این دلالت دارد که مسلمانان و مسیحیان باید به دنبال زمین مشترک باشد. یک تفسیر آیه می‎تواند این باشد که مسیحیان باید تفسیر مسلمانان از این آیه را بپذیرند. اما این تفسیر چندان شناخته شده نیست. در تفاسیر اولیه از جمله تفسیر طبری کلمه‌ی ((سواء)) را به عدالت تفسیر کرده اند.

فصل دوازده: استفاده از متن مقدس مسیحی در کلمه‌ی مشترک

مهم ترین قطعه‎ی انجیل که در سند ACW به کار رفته است بحثی است میان مسیح و کاتب/ یهودیان/ شارع درباره‎ی اینکه بزرگترین فرمان (موسی) که در انجیل متیو (Matthew 22:34– 40) و مارک (Mark 12:28– 31) آمده کدام است. در بخش مختصر نهایی سند نیز سه متن از عهد جدید به طور جداگانه ذکر شده‎اند. قابل توجه است که بر خلاف نقل قول های قرآنی که معمولا با عبارت ((خدا می‎گوید)) یا ((خدا در قرآن کریم می‎گوید)) آغاز می‎شود، هیچ یک از متون انجیلی با چنین عباراتی آغاز نمی‎شوند.

بخش چهارم: برداشت ها از کلمه‌ی مشترک

فصل سیزده: کلمه‌ی مشترک وقتی که به طور بالقوه در زبان های مختلف منعکس میشود

درست همانطور که ما از راه های مختلفی به پروردگار مرتبط می‎شویم، از طریق همه‎ی چیزها به همه‎ی چیزهای موجود در دنیا مرتبط هستیم. موانعی که ما در راه خود-شناسی، اراده و فهم با آنها مواجهیم، بسیار با این ارتباطات متنوع مربوط هستند. به هر حال، به هر کجا که برسیم و هر چه از خودمان بسازیم، لازم است به خاطر داشته باشیم که ما خدا نیستیم و نمی توانیم خدا باشیم. حتا همراه با تمام جهان، خدا در مقایسه با ما همه چیز است و ما در مقایسه با او هیچ چیز نیستیم. کلمه یا لوگوس ابزاری برای پر کردن این نابرابری و فاصله است؛ چه بین جهان و خدا و چه بین افراد و خدا.

فصل چهارده: عشق به همسایه

دستور اخلاقی؟

درست همان طور که صلح جهانی به صلح میان مسلمانان و مسیحیان در این جهان بستگی دارد، صلح در سرزمین مقدس هم به عشق یهودی ها، مسیحیان و مسلمانان به همسایه هایشان بستگی دارد آنچنان که به خود عشق می‎ورزند و نیز یافتن راهی برای تجلی زندگی خداپسندانه با همدیگر. در جهان امروز هنوز ساختارهای قدرتی وجود دارند که شکنجه، آپارتاید و محاصره‎ی همه‎ی جوامع را بدون اینکه اشتباهی مرتکب شده باشند مجاز می‎شمرند. و باید توجه داشت که هیچ بی‎عدالتی‎ای کشتن افراد بی‌‎گناه و کودکان را توجیه نمی‎کند.

فصل پانزده: جهان ناشناخته

تأملاتی پیرامون پذیرش کلمهی مشترک در آلمان

دعوت ACW به شرکت در گفتگوی ادیان بازخوردها و واکنش های مثبتی در آلمان در پی داشت. در سال 2008، جایزه‎ی ((یوگن بیسر)) (Eugen Biser Award) به مشارکت کنندگان اصلی ACW به پاس سهم خارق العاده‎ی آنها در گفتگوی مسلمان-مسیحی و تلاش بی وقفه‎ی آنها در راستای گسترش صلح میان ملت ها اعطا شد. امروزه ابتکارات و تلاش های بی‎شماری برای گسترش بیشتر این گفتگو انجام می‎گیرد. لازم به یادآوری است که یکی از دلایل ناشناخته ماندن ACW در آلمان حضور کوتاه مسلمانان در این کشور بود. در دهه‎ی 60 به دلیل رشد سریع اقتصادی در آلمان و نیار به نیروی کار این وضعیت تغییر کرد.

بخش پنجم: کلمهی مشترک و آینده

فصل شانزده: کلمهی مشترک به عنوان الهیات بافتمند (وابسته به متن)

الهیات بافتمند مدعی است که سه منبع حیاتی برای مطالعه‎ی الهیاتی وجود دارد: متن مقدس، سنت و بافت. در واقع دیدگاه وابسته به متن به جداییِ بنیادین از مفهوم سنتیِ الهیات معتقد است، اما هم زمان ادامه‎ی آن است. عنصر بافت با وارد کردن تجربه های فردی و جامعه‎ی ایمانیِ مربوط به این تجربه ها به امر مهمِ جستار الهیاتی، تمام معادله را بر هم زده است. پس منظور از بافت این است که دریافت و تفسیر متن مقدس درون واقعیت های اجتماعی-فرهنگیِ گذشته و حال رخ می‎دهد.

فصل هفده: کلمهی مشترک و عشقِ ابو حمید غزالی (Ab ū Ḥāmid al- Ghaz āl ī) به خدا  ‎

در این فصل به دو بخش پرداخته می‌شود که مشخصه‎ی اقدام کلمهی مشترک هستند. بخش نخست هشداری است که دانشمندان مسیحی درباره‎ی فهم تقلیل گرایانه از سخن مشترک در اسلام و مسیحیت داده‌اند که در پاسخ رسمی روان ویلیام (Rowan William) به ACW دیده می‎شود. این یعنی وقتی صحبت از همگرایی بر اساس عشق به خدا و همسایه است منظور این نیست که این دو بنیانی خنثا هستند که تعلیمات عقیدتی‎ای به آنها اضافه می‎شود بلکه منظور رسیدن به این فهم است که ما به این دو عشق نیاز داریم. دومین بخش شناخت اهداف و نشانه های ایمانی مشترک است هنگامی که به دنبال خیرِ دنیای خود هستیم.

نتیجه

هدف این کتاب دنبال کردن پروسه‎ی تفسیری و استدلالی‎ ای است که با نامه‎ی سرگشاده‎ای با عنوان ((کلمه‎ی مشترک میان ما و شما)) آغاز شد. بنابراین این اثر شامل مجموعه مقالاتی مربوط به شکل گیری ACW است که فراتر از خلاصه‎ای از اتفاقات رخ داده است و شامل نظراتی پیرامون واکنش ها و بررسی دقیق کاربرد متن در این سند است.

 منابع

کتاب:

The future of interfaith dialogue

سایت:

Amazon.com