گزاش کتاب ایمانِ دیگران
The Faith of Others; Thomas Albert Howard; Yale University Press; 2021
نویسنده گزارش: رقیه حق گویان
دربارهی کتاب
این کتاب نخستین تاریخچهی عقلی گفتگوی ادیان است که به بخشی مهم و نسبتا جدید از دینداریِ انسان می پردازد.
دربارهی نویسنده
توماس آلبرت هاوارد (Thomas Albert Howard) استاد انسان شناسی و تاریخ و صاحب کرسیِ اخلاق فیلیس (Phyllis) و ریچارد دوزنبرگ (Richard Duesenberg) در دانشگاه والپاریسو (Valparaiso) است.
بخش هایی از آنچه در این کتاب میخوانیم
با توجه به ماهیت پیچیده، پویا و بسیار شکلِ گفتگوی ادیان، که واقعیتی جدید است، ارزیابی گفتگوی ادیان با چالش های جدیای را رو به رو است؛ تا حدودی به این دلیل که تعمیم دادن یک بخش از امپراطوری ممکن است در مورد دیگر بخش ها درست نباشد یا تا حدودی درست باشد. استدلال ها و رویکردها به گفتگو و تعامل میان ادیان بسیار دامنه دار است. و این تعمیم دادن یعنی مسکوت گذاشتن واقعیت های پیچدهی جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی-تاریخیای که تأثیری منفی بر فعالیت ها و اقداماتِ بین ادیانیِ معاصر دارند.
اگر استیلای مفهومِ اقداماتِ ((بین ادیان)) حاکی از نوییومِ (novum) (تازه اندیشی های به لحاظ علمی ممکن) تاریخیِ مطلق نباشد، لااقل نوییومِ تاریخیِ نسبی است. در نخستین دهه های قرن 21، هر یک از جوامع دینیِ مهم در حال رسیدن به این آگاهی هستند که هر یک دینی در بافت دیگر ادیان است و انقلاب در حمل و نقل و تکنولوژیِ ارتباطات این روند را تسریع میکند. البته گفتگوی ادیان دلیلِ اصلیِ این واقعیت نیست اما بخش مهمی از سلسلهی علی معلولیِ بزرگتر است؛ هر چند در عین حال نشانه و نمادِ ضرورتِ (وجود) عللِ دیگر است.
بر خلاف دامنهی جهانی رو به گسترشِ جنبشِ گفتگوی ادیان، این جنبش هم چنان به منشأ های غربیِ آشکارِ خود شهادت میدهند. مبنای بسیاری از فعالیت های بین ادیان این دیدگاه است که دین متغیری فرهنگی است که از دیگر متغیرهای فرهنگی (اجتماعی، نژادی، زبانی و سیاسی) قابل تمییز است. قطعا نظریه پردازان و دست اندر کارانِ گفتگوی ادیان در دهه های اخیر به این مسئله حساس تر شده اند. البته این حساسیت بحرانِ اصطلاح شناسی را به وجود آورده است؛ اینکه باید اصطلاح بین ایمانی (interfaith) را به کار برد یا بین ادیان (interreligious) یا اینکه آیا باید به معنای اصلیِ اصطلاحِ ((ecumenical)) یعنی جهانی و جهان شمول بازگشت و یا معنایِ دوم آن یعنی همبستگی میان فرقه های مختلف مسیحی را پذیرفت؟
گفتگو همواره قربانی نخبه گرایی شده است. ترتیب دهندگان بسیاری از رویدادهایِ بعد از جلسهی پارلمان ادیان در سال 189، با پیروی از این الگو، به قیمت گشتن به دنبال دیدگاه هایِ دست اندر کارانِ میدانی، امتیازات ویژهای به نخبگان، مخصوصا متخصصین دانشگاهی، دادهاند. با توجه به شورای گفتگوی بین ادیان مشخص است که دلیل علاقهی خاصی که ذاتیِ جلساتِ متخصصین و دانشمندان بود دانش بیشتر و عمیق تر آنها در مورد سنت دینی شان بود.
مبنای بسیاری از گفتگوهای ادیانِ معاصر همچنان این فرضیهی سؤال برانگیز است که نزاع ها میان ادیان جهانی مانعِ اصلی بر سرِ صلحِ جهانی است. البته درگیری ها میان ادیان جهانی، مثلا اسلام و مسیحیت، در گذشته منشأ خشونت بوده است اما نمیتوان به آسانی دین را متغیر اصلی دانست چرا که دین اغلب به مسائل نژادی، سیاسی، زبانی، جغرافیایی و تاریخی گره خورده است. اینکه مسلمانان و مسیحیان در تورنتو و سیاتل با هم کنار میآیند اما در سارایوو و قاهره خیر، گویای همین واقعیت است که پای عوامل دیگری در کار است.
یکی از آیرونیک ترین نتایج گفتگوی ادیان، بر خلاف لفاظی هایی که در مورد ایجاد صلح در مورد آن وجود دارد، این است که گفتگوی ادیان خودش منشأ چند دستگی های کشنده درون جوامع دینی خاص است. این مسئله در مورد مسیحیت و یهودیت به وضوح دیده میشود. ماجراجویی های بین ادیانی اغلب به دلیل مخالفت دیگر گروه هایِ دینی درون یک جامعهی دینی ناکام میماند.
و در آخر، نتیجهی ارزیابی و برآوردِ تأثیر گفتگو آشکارا ناپیدا است. بسیاری مواق هستند که گفتگوی ادیان در کل چیز خوبی است اما در همان حد که لگد نزدن به سر یک بانوی سالخورده چیز خوبی است. اما بسط معیارها و اطلاعات قابل اعتماد برای برآورد موفق تأثیر گفتگوی ادیان با چالش های بزرگی مواجه است؛ به عنوان مثال نبود اهداف ملموس و تعریف شده ارزیابی اقدامات را، اگر نگوییم غیر ممکن، دشوار کرده است.
منابع
کتاب:
The faith of others
سایت:
Amazon.com