کتاب همراه بلکول: الهیات عملی
بانی جی. میلرو مک لمور
جان وایلی و پسران، 2012، 626 صفحه[1]
نویسنده گزارش: فاطمه قاسمی
در نگرش الهیات عملی آنچه مورد تأکید قرار میگیرد قلمرو گستردۀ دین در زندگی و ظرفیتهای متون دینی برای مواجهه با مسایل عملی و اجتماعی در متن جامعه از یک سو، و شأن تحولآفرین الهیات (الهیات نه فقط تفسیر میکند بلکه تغییر میدهد) از دیگر سو است. در واقع الهیات عملی ناشی از این نوع نگاه به دین است که دین محدود به موضوعات سنتی خود نیست و میتواند به حوزه وسیعتری از مسائل اجتماعی بپردازد و هدایت بخشی کند.
الهیات عملی چیست؟ چگونه میتوانیم آن را مطالعه کنیم؟ چرا باید آن را تمرین کنیم؟ کتاب حاضر به طور جامع به این سؤالات میپردازد. در مقدمه، ویراستاران بانی جی. میلر و مک لمور، توسعه تاریخی مفهوم الهیات عملی را گذرا شرح میدهند و پیچیدگی کنونی آن را با اشاره به چهار برداشت مختلف از الهیات عملی توضیح میدهد: 1) رشتهای در میان دانشمندان، 2) فعالیت ایمانی در میان مؤمنان، 3) روشی برای مطالعه عملی الهیات و 4) حوزه درسی رشته های فرعی مدارس دینی. میلر-مک لمور تأکید میکند که این چهار دیدگاه «متقابلاً انحصاری نیستند» بلکه «به یکدیگر مرتبط و وابسته هستند» و از رویکرد چهارگانه به عنوان چارچوب اساسی کتاب استفاده میکند.
این کتاب شامل چهار بخش با پنجاه و شش مقاله است که توسط محققان در زمینههای مختلف مطالعات الهیات نوشته شده است. مشارکت آنها در کتاب با تعاریف متفاوتی که با توجه به تخصصشان از الهیات عملی و اعمال مختلف آن دارند به خوانندگان کمک میکند تا الهیات عملی را نه به عنوان یکی از حوزه های درسی سنتی آموزش الهیات، بلکه به عنوان روشی کلی برای انجام الهیات همراه با باورهای دینی جاگرفته در زندگی روزمره افراد و جوامع فهم کنند.
بخش اول، «شیوه زندگی: شکل دادن به ایمان در میان مؤمنان در خانه و جامعه»، به این موضوع مربوط میشود که چگونه تجربه زندگی روزمره را میتوان از نظر الهیاتی تفسیر کرد تا معنای مرتبطی داشته باشد. هفت مقاله به طور انتقادی موضوعاتی مانند رنج، شفا، بازی، خوردن، عشق ورزیدن، مصرف و برکت را از دیدگاه کلیسایی بررسی میکند.
بخش دوم، «روش: مطالعه عملی الهیات در کتابخانه و میدانی»، انواع نظریهها و روشهای پژوهشی را نشان میدهد که میتوانند به عنوان ابزار مؤثری برای انجام الهیات عملی مورد استفاده قرار گیرند. این هفده مقاله روش مطالعه موردی، نظریه روانشناختی، نظریه هرمنوتیکی، روش کمی، فرقه پژوهی[2]، نظریه مناسک، سیاست اجتماعی، استفاده از کتاب مقدس، شعر، نظریه و روش رهاییبخش، نظریه فمینیستی، نظریه زنگرایی، رویکردهای روایی، قومنگاری، کنش پژوهی مشارکتی، نظریههای کردار و نظریه های کنش را توضیح میدهد.
بخش سوم، «برنامه درسی: آموزش برای خدمت و ایمان در کلاس درس، گروه و جامعه»، بر آموزش الهیات عملی در طیف گسترده ای متمرکز است. این کتاب به چگونگی آموزش الهیات مسیحی به عنوان راهی برای انجام الهیات عملی در رابطه با سیزده زمینه منتخب مانند مراقبت های شبانی، تعلیمات مذهبی، آموزش دینی، عبادت، رهبری مذهبی، بشارت، معنویت، آموزش زمینه ای، اخلاق، الهیات نظام مند، الهیات تاریخی و الهیات کتاب مقدس میپردازد. آخرین فصل از بخش سوم، «ادغام در آموزش الهیات»، بر اهمیت ارتباط «بخشهای ناهمگون آموزش کلیسایی در یک کل» تأکید میکند.
بخش چهارم، «رشته: تعریف تاریخ و زمینه در محیط صنفی و جهانی»، دارای سه بخش است. شش مقاله در بخش اول بر روی موضوعات مهمی که در زمینه آمریکای شمالی مورد بحث قرار میگیرند، مانند نژادپرستی، مسائل امر جنسی، جهانیسازی و استعمار و پسااستعمار، اقتصاد و طبقهگرایی، معلولیت، و کثرتگرایی مذهبی و مرکزگرایی مسیحی تمرکز دارند. نویسندگانی که در حوزه الهیات عملی تدریس میکنند، به صورت انتقادی و تحلیلی به این موضوعات میپردازند و حکمت کلامی و عملی را برای پرداختن به آن ارائه میکنند. بخش دوم مربوط به توسعه و عمل الهیات عملی در مناطق مختلف جغرافیایی جهان است. نه محقق بین المللی که در اروپای قاره ای، بریتانیا، کانادا فرانسه، ایالات متحده، آفریقای جنوبی، غرب آفریقا، برزیل، کره جنوبی، استرالیا و اقیانوسیه به تدریس و تحقیق الهیات عملی می پردازند، نحوه تدریس و آموختن الهیات عملی در هر منطقه را شرح میدهند. بخش آخر کتاب با چهار مقاله که خلاصه ای از تاریخچه تلاش های الهیات عملی در چهار سنت مختلف مسیحی است - پروتستانتیسم اصلی، کاتولیک رومی، پروتستان انجیلی ، و پنطیکاستی، بسته میشود.
این مجموعه ویرایش شده ویترینی است که نشان می دهد چگونه دانش معاصر الهیات عملی به مفهوم گسترده ای از الهیات عملی تبدیل شده است. محتوا و ساختار کتاب، از یک سو، اهمیت ادغام تئوری و عمل در آموزش الهیات را به خوانندگان یادآوری میکند و مکاتب و مربیان الهیات معاصر را برای ارزیابی مجدد آموزش الهیات خود از منظر عملی الهیات به چالش میکشد. از سوی دیگر، فرض اساسی کتاب مبنی بر اینکه الهیات عملی «شیوه ای کلی برای انجام الهیات» است، با نادیده انگاشتن غنا و پیچیدگی آموزش الهیات در گذشته و حال، وسعت و عمق آموزش الهیات را به رابطه بین الهیات و عمل محدود میکند. برای کسانی که علاقه مند به آموزش الهیات مسیحی از منظر الهیات عملی هستند، این کتاب مرجع مفیدی خواهد بود.
گرچه هیچ کدام از فصول کتاب به خانواده به طور مستقل نپرداخته است امّا در فصلهای مختلف در ضمن مباحث نقش خانواده نیز بررسی شده است. در بین فصول مختلف کتاب فصل پنجم از بخش اول با عنوان «عشق ورزی» بیشتر از سایر فصول به موضوع خانواده پرداخته است. هم چنین فصل 18 و 19 بخش دوم با عنوان نظریه فمینیستی و نظریه زنانه گری به موضوعات مربوط به زن و خانواده پرداخته اند. فصل 39 در بخش چهارم آخرین فصلی است که با عنوان جنسیت، جنسگرایی و ناهمجنس گرایی به مسائلی مرتبط با حوزه خانواده میپردازد. ارتباط الهیات با نظریه کوییر و گرایش های جدید جنسیتی و تجربه های کلیساهای مختلف با این گرایش های جدید در این فصل بررسی میگردد. گرچه نگرش نویسنده انتقاد به این گرایش های جدید جنسی و جنسیتی نیست و بیشتر دغدغه چگونگی مواجهه همدلانه کلیسا با این گرایش ها را دارد.
فصل مربوط به عشق ورزی نوشته هربرت اندرسون که بیشتر از سایر فصول مرتبط با خانواده است شروعی چالشانگیز دارد: «به عنوان بخشی از آموزش خانواده درمانی در اوایل دهه 1970، از من خواسته شد که تجسمی زنده از خانواده اصلی خود بسازم و سپس با استفاده از افراد گروه آموزشی، خانواده فعلی خود را تجسمسازی کنم. در ایجاد خانواده خودم که شامل یک همسر و دو فرزند خردسال است، چهار نفر را در یک دایره قرار دادم که بازوهایشان را محکم قفل کرده بودند. بعد از حدود 30 یا 40 ثانیه سکوت، زنی که در جای همسرم بود، فریاد خشمناکی کشید: «بگذار بیرون. من نمیتوانم نفس بکشم.» این یک لحظه متحول کننده وحشتناک بود که هرگز فراموش نکرده ام.»
در این صل مولف از الهیات عملی به عنوان راهی برای درک عشق ورزیدن و تقویت آن در روابط کمک میگیرد. گرچه بحث او میتوانند به طور گسترده در انواع روابط به کار گرفته شود ولی تمرکز او بر روابط بین همسران است. تحلیل مفهوم عشق و مرور نظریات مربوط به آن، تحلیل نظری در موضوع ارتباط عشق با مفاهیم دیگری مانند صمیمیت، خودآیینی، عدالت از موضوعات قابل تاملی است که نویسنده در این موضوع ارائه کرده است.
در فصل مربوط به نظریه فمینیستی الین گراهام به دغدغه های فمینسیتی در دینداری مسیحی میپردازد و سکوت یا حذف زنان و هم چنین مقاومت زنان در این حوزه را بر میشمارد. معرفی شخصیت های علمی فمینیستی مطرح در حوزه الهیات عملی و حوزه دین و جنسیت و معرفی اندیشههایشان مهمترین بخش این مقاله است.
در فصل دیگری که به مسائل زنان و خانواده میپردازد اِوِلین پارکر با عنوان زنانهگرایی مهمترین مسائل این حوزه را این گونه معرفی میکند: «چگونه میتوانیم فعالیت خدا را در تجربیات پیچیده زنان و دختران سیاه پوست درک کنیم؟ چگونه میتوانیم «معنویتهای زیسته، الهیات نهفته» (اشاره به کتابی از میچم) و اعمال عمومی در جوامع مذهبی و جامعه را درک کنیم؟ چگونه ممکن است چنین شیوههای شبانی و کلیسایی، نوعی از زندگی را به ارمغان بیاورد که در جهت شکوفایی زنان و دختران سیاهپوست، جامعه سیاهپوست و جهان گستردهتر خدمت میکند؟ اینها سؤالات مهمی در گفتمان رو به رشد رویکردهای زنانه در الهیات عملی هستند.»
در مجموع گرچه مباحث مختلف کتاب ناظر به عینیت های موجود در جوامع غربی و ویژگی های کلیسای مسیحی به ویژه کلیسای کاتولیک و پروتستان است و نسبت به تحولات فرهنگی اجتماعی ناظر به خانواده و هویت جنسیتی نگاه انتقادی ندارد ولی نوع نگاه به ارتباط بین الهیات و مسائل روزمره اجتماعی و همینطور روش راهبری پژوهش ها در این حوزه کتاب حاضر بسیار مفید خواهد بود.
[1] Bonnie J. Miller-McLemore (ed.). The Wiley-Blackwell Companion to Practical Theology. West Sussex, UK: John Wiley and Sons Ltd., 2012. 626 pages
[2] congregational studies