سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای مروی در اختتامیه پیش نشست اول همایش
در ادامه فایل تصویری و گزارش مکتوب سخنرانی جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای مروی (تولیت محترم آستان قدس رضوی) در مراسم اختتامیه اولین پیش نشست همایش بینالمللی امام رضا علیهالسلام و گفتگوی ادیان که روز پنجشنبه 19 خرداد ماه ۱۴۰1 در بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، تقدیم علاقهمندان میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم. از برگزارکنندگان اندیشمند این نشست و از شرکتکنندگان معزز و محترم علمای اعلام روحانیت بزرگوار نمایندگان عزیز و محترم عتبات عالیات عراق نمایندگان محترم ادیان و مذاهب خانمها و آقایان تشکر و قدردانی میکنم. انشاءالله عنایات حضرت رضا سلام الله علیه اینگونه جلسات و نشستها و تلاشها در راستای بالا بردن ایمان دینی جامعه بشری منجر شود. هدف ما از برگزاری اینگونه جلسات که انشاءالله باید سالی چند جلسه بینالمللی در حوزه گفتگوی ادیان داشته باشیم کار کلیشهای و تکراری و با هدف بالا بردن آمار کارکردی نیست. حقیقتاً هدف ما این است و باید باشد که در راستای ایمان دینی، رشد معنوی، فضیلتهای اخلاقی که گمشده بشر امروز است، گام برداریم. امروز بشر از بیاخلاقی از بیایمانی و از بیخدایی رنج میبرد. و این منحصر به کشورهای جهان سوم یا کشورهای تحت سلطه نیست، بلکه حتی کشورهای دارای حاکمان سلطهگر مردمشان از بیاخلاقی از بیایمانی در رنجاند. کشورهای سلطهگر برای اینکه مسیر سلطهشان را هموار کنند باید اخلاق را، معنویت را، خداخواهی را و انسانیت را از بین ببرند. و این کار را اول با ملت خودشان میکنند. بله، یک رفاه نسبی را برای مردم خودشان تأمین میکنند و انسان را در حد یک حیوان تنزل میدهند، حتی همان انسان غربی را. که ما وسایل زندگی، خورد و خوراک، شهوترانی برای تو فراهم کردهایم، دیگر چه میخواهی؟ خود انسان غربی امروز مغلوب این تفکر استعماری و سلطهگرانه است. و کار به جایی میرسد که همنشینی و انس با یک حیوان کثیف میشود تمدن. ببینید چگونه اخلاق و انسانیت را تنزل دادهاند. اول در کشورهای خودشان. باید همنشینی با یک حیوان در اروپا به عنوان یک تمدن تلقی بشود تا بتوانند این فرهنگ غلط و حیوانی را در دیگر کشورها رواج بدهند. پس قربانی اول بیخدایی و بیاخلاقی خود مردم و ملت غرب است، سپس دیگر مردم جهان. ما باید بتوانیم و میتوانیم این قدرت را داریم چون بشر امروز را میخواهیم به سمت اخلاق و فضیلتهای اخلاقی، معنویت، خداپرستی و خدادوستی سوق دهیم. قطعاً خداوند متعال ما را یاری میکند. نباید قدرت غرب و آن قدرت رسانهای عجیب و غریب غرب ما را مرعوب خودش کند. ما نباید از آن اقتدار رسانهای وحشت کنیم. که ما در برابر آنها چه رسانهای داریم؟ ما چگونه میتوانیم با آنها از در مبارزه برآییم؟ نه اینگونه نیست. ما اگر به راهمان ایمان داشته باشیم و راهمان را حق بدانیم، که چنین است، از نصرت الهی بهرهمندیم. از یاری خداوند بهرهمندیم، از یاری اهل بیت بهرهمندیم، آنها با همه قدرت و اقتدارشان از این قدرت منحصربهفرد بیبهرهاند. وقتی وهابیت حدود سالهای 1220 به عراق حمله کردند، اول به شهر مقدس کربلا حمله کردند جنایت کردند انسانهای مظلوم را کشتند اموال را غارت کردند بیحیایی کردند اما نتوانستند به قبله آزادگان و احرار عالم صدمهای وارد کنند. هفت یا هشت سال بعد تصمیم گرفتند به نجف اشرف حمله کنند. وقتی مردم نجف شنیدند که جریان وهابیت آماده حمله به نجف است، و در حال نزدیکشدن به دروازههای نجف است، عمده مردم شهر را خالی کردند. در تاریخ آمده است که جریان معاند وهابیت هفت یا هفده هزار نفر و مدافعان شهر مقدس نجف دویست نفر بودند. اما این دویست نفر آنچنان مقاومت کردند و نیز از علم و دانش نظامی هم بهرهمند بودند که آن هفتهزار نفر نتوانستند حصار شهر نجف را بشکنند و با عدهای کشته و مجروح برگشتند. وقتی کار برای خدا باشد و باور باشد به نصرت الهی (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ)(محمد: 7) را حقیقتاً باور داشته باشیم، این رسانههای گسترده قدرتمند غربی ما را مرعوب خودشان نمیکنند. ما باید از انسانیت و شرافت و کرامت انسانی دفاع کنیم. ما حتی آن مردم اغفالشده غرب را هم که انسانیت و شرافت انسانیاش را از دست داده و در حد یک انسان تنزل پیدا کرده به سوی او هم برویم او هم انسان است او هم مخلوق خداست او هم مورد ظلم و تجاوز قرا گرفته است. هدف از ایجاد این نشستها این مجموعهها این جلسات باید همین باشد. چرا؟ محور را حضرترضا قرار دادیم. چون امام هشتم (سلاماللهعلیه) عالم آل محمد هستند و امام مناظرات، امام گفتگوها، امام گفتگو با اندیشههای مختلف و گوناگون از ادیان و مذاهب و فرقههای مختلفاند. البته این فضایی که ایجاد شد و تفکرات مختلف افکار الحادی فلسفههای یونانی را به سرزمینهای اسلامی راه دادند از زمان امام باقر و امام صادق (علیهماالسّلام) آغاز شد. و اوج اینها در زمان حضرترضا بود. و اینکه گفته بشود مأمون لعنتاللهعلیه طرفدار گفتگو، طرفدار مناظره و طرفدار کرسیهای آزاداندیشی بود، غلط است. شواهد تاریخی به ما نشان میدهد هم در دوره امام باقر هم در دوره امام صادق هم در دوره امام هشتم سلاماللهعلیهماجمعین هدف خلفا این بود که بتوانند افکار بیگانه و افکار الحادی را وارد جامعه اسلامی کنند و مردم را درگیر کنند که خودشان به خلافتهای غاصبانه ادامه بدهند. امامان بزرگوار ما از این تهدید بهترین فرصت را ایجاد کردند. آنها نیتشان تهدید بود. مأمون که بزرگان و اندیشمندان و صاحبان فکر و ادیان را به توس دعوت میکرد، نه اینکه دلباخته کرسیهای آزاداندیشی بود، به دنبال این بود بلکه بتواند علیبنموسیالرضا را مغلوب علما و دانشمندان و صاحبان ادیان کند، اما امام هشتم، امام هفتم، امام ششم، امام پنجم همه ائمه ما ابنالرضاها این تهدید دشمن را به فرصت تبدیل کردند و بهترین استفاده را برای بیان حقایق کردند. حقایق دینی را بیان کنند. یک. در مناظرات در منازعات فکری و اندیشهای جریان حق میتواند رشد کند و ظهور و بروز پیدا کند. اگر مناظره و منازعه نباشد جریان حق هم گرچه بحق است، اما زمینه رشد و ظهور و بروز پیدا نمیکند. امامان معصوم ما این تهدید را تبدیل به این فرصت کردند و دوم به ما یاد دادند که ای ادیان مختلف! ای مذاهب مختلف! با یکدیگر گفتگو کنید مناظرات فکری و اندیشهای داشته باشید، وگرنه این منازعات به منازعات خطرناکی تبدیل میشود که اصل دین و معنویت و خداپرستی را از بین میبرد. به ما تحملپذیری را آموختند. به ما سعه صدر را آموختند. به ما چگونه دفاع کردن از دین و فضیلتهای انسانی را تعلیم دادند. هر کجا که ما باب گفتگو و باب مناظرات علمی و باب تضارب آرا و افکار را گشودیم، سلاح و اسلحه به میدان آمد. اگر همواره همانگونه که امامان ما سلاماللهعلیهم باب مناظرات و گفتگوها را باز کردند ادامه میدادیم وهابیت به وجود نمیآمد. امروز داعش به وجود نمیآمد. داعش در بستر آلوده و مزبله کثیف منازعات و اختلافات تعصبآمیز و فارغ از گفتگوهای انسانی و علمی به وجود میآید. دشمن تلاش میکند و کرده است، شواهد تاریخی فراوان است که این مناظرات تبدیل به منازعات و جنگ مسلحانه بشود؛ یا حداقل بین مسلمانان گفتگو صورت نگیرد. کینه و دعوا و تعصبات بیجا حاکم باشد. این نقشه دشمن است. یک نمونه عرض میکنم: مرحوم آیتالله بروجردی، آن مرجع بزرگ و روشناندیش، و روشنضمیر، آن ستاره درخشان آسمان فقاهت و اجتهاد مرحوم آیتالله قمی را به عنوان نماینده خود به قاهره فرستاد. آن روز قاهره محور تفکر و اندیشه و علم و دانش جهان عرب بود. مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی مرحوم آیتالله قمی را فرستاد به این مرکز علمی بزرگ که راه گفتگو و مناظرات علمی و مذهبی را در آنجا بگشاید. مدتی در آنجا ماند. جلسات متعدد علمی و طلبگی و حوزهای با علمای الازهر مصر در زمان شیخ سلیم رئیس الازهر برگزار کرد. بنا شد نتیجه این جلسات و این گفتگوها و بحثهای علمی و حوزهای و طلبگی به یک جمعبندی برسد. شیخ سلیم همه را دعوت کرد. همه علمای الازهر را دعوت کرد نماینده آیتالله بروجردی هم در رأس جلسه. شیخ سلیم حرفش این بود که ما باید مذهب جعفری را به رسمیت بشناسیم. این تلاش نماینده آیتاللهالعظمی بروجردی بود. گفتگو زیاد شد. علما و فقهای الازهر نشسته بودند. در آن جلسه نتیجه گرفته نشد. قرار بر این شد که این علما یک ماه، دو ماه مطالعه کنند، مباحثه کنند و با نماینده مرجعیت شیعه نیز گفتگو داشته باشند و بعد از دو ماه در یک جلسه نهایی تصمیم گرفته شود که مذهب شیعه هم یکی از مذاهب حقه است. جلسه تمام شد. زمان مقرر یکی دو ماهه تمام شد. آن روزی که بنا بود جلسه تشکیل شود، جلسه تشکیل شد. همه آن علما در جلسه حضور پیدا کردند، اما هر کدام بستهای که دارای چند کتاب بود با خودشان آوردند. شیخ سلیم صحبت کرد. از علما و فقهای الازهر خواست نتیجه را بگویند. کتابها را باز کردند. همه کتابها یکنواخت است، همه یک کتاباند. گفتند در این کتابها به خلفای ما اهانت شده است. در این کتابها به خلفای ما لعن شده است. کتابها را خواندند. گفتند ما چگونه شیعه را به رسمیت بشناسیم؟ ما چگونه با شیعه کار کنیم؟ چگونه مذهب جعفری را در کنار مذاهب خودمان قرار بدهیم؟ به رسمیت نمیشناسیم. زحمات چندین ماهه آیتاللهالعظمی بروجردی و نیز شیخ سلیم و برخی دیگر از علمای نواندیش قاهره و الازهر نقش بر آب شد. شیخ سلیم دید چیزی نمیتواند بگوید. گفت فقط من از شما چند سؤال میپرسم: چطور است که تا الآن شما این کتابها را ندیده بودید؟ از کجا این کتابها در این یک ماه به دست شماها رسید؟ آیا هیچ فکر کردهاید که این کتابها را چه کسی برای شما پست کرده است؟ خب شیعه هم یک اعتقاداتی برای خودش دارد. ما روی آن مشترکات ایستادهایم. مسائل اختلافی هم داریم که در جای خودش بحث و بررسی میشود. این کتابها را چه کسی برای شما فرستاده؟ چطور در این سالها اینها به دست شماها نرسیده بود؟ آیا به این فکر کردهاید؟ خب معلوم بود که این کتاب ها سفارش انگلیس بود. در آنجا نتیجه نگرفتند. جلسه تمام شد. نماینده مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی هم برگشت قم. 10 سال تدبیر این مرجع بزرگ عقب افتاد. بعد شیخ شلتوت که روی کار آمد، تلاش شد تا سرانجام مذهب حقه جعفریه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی پذیرفتند. این را میخواهم عرض کنم دشمن نمیخواهد که ما با هم گفتگو کنیم. نه گفتگوی بینالمذاهب را تحمل میکند، زیرا اگر گفتگوی بینالمذاهب باشد و روی آن نقاط مشترک که کم هم نیست، متوقف بشویم بستر برای تولید جانورهای خطرناک وحشی گزنده آدمکش مانند داعش به وجود نمیآید. در غرب یک جور مردم را گرفتار کردهاند، بر اثر بیایمانی و بیخدایی و حذف خدا و معنویت از زندگی مردم و ما را به گونه دیگری. خدا را از ما نمیتوانند بگیرند. اگر میتوانستند همان بلایی را که سر غربیها آوردند البته امروز اندیشمندان غربی متوجه شدهاند که چه بلایی سرشان آمده است. اگر میتوانستند آن بلا را سر ما هم بیاورند، و خدا و قرآن و معنویت و اهلبیت را که مورد محبت همه مسلمانان هستند، را از ما میگرفتند که البته در این حوزه هم بیکار ننشستهاند. هنوز هم میدانند نتیجه نمیگیرند ولی باز تکرار میکنند. نمونهاش این فیلم مبتذلی که در فرانسه به اصطلاح در آن بازیای که آمریکاییها و صهیونیستها درست کردهاند این فیلم را به آنجا آوردهاند. اهانت به یکی از مقدسترین مخلوقات خداوند. امامرضا برای همه انسانها مقدس است. و برای همه مسلمانها و برای همه انسانهای طالب حق و حقیقت و فضیلت. امامرضا برای همه مقدس است. میآیند آن فیلم کذایی را توسط انسانهای حقیر و ذلیل درست میکنند« یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(الصف: 7) دشمنان دستبردار نیستند. فیلمی که حتی از نظر هنرمندان غربی هیچ ارزش هنری ندارد. چون مقدسات را هدف قرار داده استکبار و جریان صهیونیسم ضد معنویت و ضد دین و ضد بشر آن را برجسته میکنند. البته قبلا هم گفتهام که کَن و حقوق بشر و بمب اتم و همه اینها یک منظومه استعماری است. یک جا از بمب اتم استفاده میکنند، یک جا از جایزه صلح نوبل، یک جا از حقوق بشر و یک جا هم از کَن و اُسکار. ما به هیچکدام از اینها خوشبین نیستیم. جایزه صلح نوبل به سرکرده رژیم غاصب صهیونیستی تعلق میگیرد. یا فیلمی میسازند که توسط پستترین، حقیرترین و بدنامترین آدمها که به خاطر بیآبرویی که در اینجا برای خودشان رقم زدند نمیتوانند در این کشور بمانند چون انگشتنما هستند. از این آدمهای پست و ذلیل و حقیر میآیند و استفاده میکنند که معنویت را بزنند. خدا را حذف کنند. معنویت و دین را از جامعه بشری بزدایند. اینها به دنبال این اهدافاند. انشاءالله ما به برکت امامرضا (ع) و با اعتقاد و اعتماد به باور و حمایت امام رضا این نشستها و گفتگوها را در راستای ترویج معنویت و فضیلتهای اخلاقی ادامه خواهیم داد. و مطمئنیم که موفق خواهیم شد.