سخنرانی کشیش ادّی دانیال در مراسم اختتامیه پیش نشست اول
در ادامه فایل تصویری و گزارش مکتوب سخنرانی جناب کشیش ادّی دانیال (نماینده مسیحیان شرق آشوری) در مراسم اختتامیه اولین پیش نشست همایش بینالمللی امام رضا علیهالسلام و گفتگوی ادیان که روز پنجشنبه 19 خرداد ماه ۱۴۰1 در بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، تقدیم علاقهمندان میشود.
جا دارد در آغاز سخنانم میلاد حضرت امامرضا (ع) را تبریک و تهنیت عرض کنم. تشکر ویژه دارم از همه دوستانی که این همایش را برگزار کرده اند. در این دو روزی که در مشهد مقدس حضور دارم و البته اولین حضورم بود در این شهر موفق شدم از نزدیک حرم مطهر امامرضا (ع) را زیارت کنم و از نزدیک شاهد زیباییهایی باشم که میتواند ما را بیشتر به یکدیگر نزدیک کند. گفتگوها و همایشهایی که برگزار میشود بهویژه این همایش در ادامه سلسله گفتگوهایی بوده که از صدر اسلام آغاز شدهاند که پیامبر اسلام گفتگوهایی داشتند با یهودیان و مسیحیان و تا امروز ادامه دارد. فیلمی را میدیدم از حضور اقلیتهای دینی در زمانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امامخمینی همه آنها را پذیرا بودند. جمله خیلی مشهوری وجود دارد که در آن روز بیان کردند که ما همه ملت واحد و ید واحده هستیم. و در ادامه هم حضرت امامخامنهای هم بر این نشستها صحه گذاشتهاند. و درس بزرگتری را به ما آموختند که نه تنها در گفتار، بلکه باید در کردار و در عمل هم این نشستها را ادامه دهیم. و میخواهم اشارهای کنم به حضور رهبر انقلاب در منزل شهدای مسیحی در عید میلاد مسیح که جلوه و منش زیبای جهانی از تعامل اقوام و ادیان در ایران به شمار میرود.
خوشا به حال آنانی که برای برقراری صلح در میان مردم کوشش میکنند، زیرا آنان فرزندان خدا بر روی زمیناند (متی، 5: 9). قبل از آغاز این جلسات لازم است که ادیان هدف و مقصود خودشان را از حضور در این نشستها مشخص کنند. سؤال این است که چرا نمایندگان ادیان باید در کنار هم بنشینند؟ نتایج این نشستها چیست؟ آیا این جلسات فقط شکل فانتزی دارند، یا درجامعهای با تعدد ادیان نیز تأثیرگذارند؟ تصور ما از اینگونه گفتگوها چیست؟ بعد از نشست امروز چه تغییری در افکار ما ایجاد خواهد شد و پرسشهایی از این دست که فراوان مطرح میشود. به نظر من اختلافات میان ادیان نباید به عنوان موانع گفتگو تلقی گردد. بلکه باید فرصتهایی باشد جهت پیشرفت و شناخت بیشتر از یکدیگر. در این نشستها میبایست درهای رقابت را به روی یکدیگر بسته و از در احترام و صلح با یکدیگر وارد شویم. فراموش نکنیم که ادیان در مقابل هم قرار نگرفته اند، بلکه به مثابه یک گروهاند که در کنار هم تا آخر بازی میجنگند. پولس رسول در رساله به رومیان در کتاب مقدس میفرماید: بدانید جنگ ما با انسانها نیست، انسانهایی که گوشت و خون دارند، بلکه ما با موجودات نامرئی میجنگیم که بر دنیای مرئی ما حکومت میکنند. یعنی بر موجودات شیطانی و فرمانروایان شرور تاریکی. آری جنگ امروز ما جنگ با شیطان است. یکی از مباحثی که مطرح شد بحث ظرفیت دین در مسئله گفتگوی ادیان است. به نظر من خود دین ظرفیتی است برای گفتگوی میان انسانها. چگونه میتوان دین را از منظر گفتگو تعریف کرد؟ دین چیست؟ پاسخ این است: دین گفتگوی مستقیم خداوند با انسانهاست. حال اگر خدایی که والامرتبه است و دارای عزت و جلال، درهای سخنش را بر ما گشود، کمترین رسالت ما انسانهای خطاکار که همه با هم در آفرینش برابریم، گفتوشنود با یکدیگر است. پولس رسول میفرماید: هر کاری را از جان و دل چنان انجام دهید که گویی برای خداوند کار میکنید، نه برای انسانها. گفتگو و اتحاد امری خدایی است. ما باید ملتی واحد باشیم همانطور که خدا یکی است. کافی است که زیباییها را بشناسیم و خود را به آنها بیاراییم بدون در نظر گرفتن تفاوتها. اجازه دهید مثالی از مسیح بیاورم: همسایه خود را دوست بدار به همان اندازه که خود را دوست میداری. همسایه نه به معنای کسی که خانهاش به خانه من چسبیده، بلکه کسی که سایه اش مانند سایه من است. تصور سایه به عنوان نمایشی مشترک از همه انسانهای روی زمین بدون به چشم آمدن تفاوتها تعبیر زیبایی است از نادیدهگرفتن اختلافات و تفاوتها. پولس میگوید: زیرا بدن هرچند یکی است از اعضای مختلف تشکیل شده است. و همه اعضای بدن اگرچه بسیارند، یک بدن را تشکیل میدهند. درباره مسیح نیز چنین است. زیرا همه ما چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک رود تعمید یافتهایم تا یک بدن را تشکیل دهیم و همه ما از یک روح نوشانیده شدهایم. زیرا بدن نه از یک عضو، بلکه از اعضای بسیار تشکیل شده است. اگر پا بگوید چون دست نیستم به بدن تعلق ندارم، این سبب نمیشود که عضوی از بدن نباشد و اگر تمام بدن چشم بود شنیدن چگونه میسر میشد؟ و اگر تمام بدن گوش بود بوییدن چگونه امکان داشت؟ اما حقیقت این است که خدا اعضا را آنگونه که خودش میخواست یک به یک در بدن قرار داد. اعضایی که ضعیف مینمایند بسیار ضروریترند. و آن اعضایی را که پستتر میانگاریم با حرمت خاصی گرامی میداریم. حال آنکه اعضای زیبای ما به چنین احترامی نیاز ندارند. اما خداوند بدن را چنان مرتب ساخته که حرمت بیشتر نصیب اعضایی شود که ضعیفاند تا جدایی در بدن نباشد، بلکه اعضای آن به یک اندازه در خدمت یکدیگر باشند و اگر یک عضو به درد آید همه اعضا با او همدرد شوند. و اگر یک عضو سرافراز شود همه در خوشی او شریک خواهند شد. پاتریارک سابق کلیسای شرق در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند که ادیان و اقوام گلستانی زیبا هستند که به دست خداوند آفریده شدهاند و هر یک بویی دارد. بهراستی که تصور همه گلهای جهان به یک شکل و یک بو خیلی آزاردهنده است. پیشنهاد بنده برای پیشرفت در این گفتگوها این است که زندگی و تعامل مردم در جامعه با یکدیگر را در عین تفاوتها بررسی کنیم. آنگاه که افتخار نصیب من شد که وارد صحن مطهر حضرت امامرضا (ع) شوم بدون اینکه کسی مانع این ورود شود و یا ورود من به عنوان یک مسیحی را زیر سؤال ببرد آنجا که وجوه مشترک باعث شد که احساس غریبگی نکنم. من از شهر ارومیه میآیم شهری دارای هشتاد باب کلیسا. و جالب اینجاست که به سبب کاهش جمعیت آشوریها، برادران مسلمان ما کلیساها را حفظ و حراست مینمایند. ذکر این موضوع به این سبب بود که به یاد آوریم که امروزه جمعیت متدین و فروتن ما فراتر از سخنگفتن در عمل همزیستی را به نمایش میگذارند و درس زیبایی به ما خادمان خدا و بندگان خدا میدهند. کلامم را با یک بیت شعر از حکیم سخن فردوسی بزرگ خاتمه میدهم: بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دو صد گفته چون نیم کردار نیست.