سخنرانی آقای دکتر رسول رسولی پور در روز اول همایش
15 بهمن 1402
سخنرانی آقای دکتر رسول رسولی پور در روز اول همایش

در ادامه فایل تصویری و چکیده سخنرانی آقای دکتر رسول رسولی پور (دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه خوارزمی) با عنوان «گفتگوی دینی به روش بینامتنی» در همایش بین المللی امام رضا (ع) و گفتگوی ادیان تقدیم علاقه‌مندان می شود.

 

مشاهده فیلم سخنرانی

 

گفتگوهای بینادینی تاریخچه طولانی و پرفرازونشیبی دارد. این گفتگوها در دهه‌های اخیر در پی این بوده است تا جایگزین رویکردهای مدافعه‌جویانه سنتی در قبال سایر ادیان شود. مطالعات «دین‌شناسی تطبیقی»، «مطالعه تطبیقی ادیان» یا «تاریخ و مطالعه تطبیقی ادیان» به عنوان مقدمه لازم گفتگوهای بینادینی کاملاً تثبیت شده است. اگر در گذشته گفتگوهای دینی را بیش از هر چیز راهی برای پیشبرد حقانیت یک دین خاص می‌دانستند، اینک می‌توان گفت که اکثر گفتگوگران به کشف یا تدوین یک حقیقت الهیاتیِ جهانشمول‌تر گرایش دارند. در حالی که برخی به دنبال تدوین حقیقتی جهانشمول و فراتر از هر دین خاص هستند، دیگران می‌کوشند تا در عین حال که حقیقت جهانشمول را از دل سنت‌های دینی گوناگون استخراج می‌کنند، به خودفهمی دینی خویش نیز وفادار بمانند. گفتگوهای دینی در گذشته غالباً ناظر به بررسی حقانیت ادیان در مقوله‌های انحصارگرایی، شمول‌گرایی و کثرت‌گرایی تصویر شده است، ولی رویکردهای نوین دیگری با اهدافی فراتر از بحث حقانیت در دین‌شناسی تطبیقی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به رویکرد خاص‌گرایی، رویکرد پسااستعماری یا دیالکتیکی، رویکرد اعترافی، رویکرد فرااعترافی یا فرادینی، و رویکرد بینادینی اشاره کرد. ما در این ارائه، ضمن معرفی گونه‌های نوین دین‌شناسی تطبیقی، به روش نوینی در گفتگوهای بینادینی با عنوان روش بینامتنی (scriptural reasoning) اشاره می‌کنیم که در دهه ۱۹۸۰ توسط پیتر اکس (Peter Ochs) در دانشگاه کمبریج پایه‌گذاری شد. در گفتگوی بینامتنی، کار گفتگو در فرایندی جمعی و تطبیقی و از طریق خواندن متون مقدس و اصیل آیین‌های گفتگوگران انجام می‌شود. گفتگو با سنت‌های دیگر در نهایت به گفتگو در درون سنت خودی تبدیل می‌شود، گفتگویی که در آن آموزه‌ها و ارزش‌های دینی، مناسک و تجربه‌های دینی، و دیگر جوانب سنت خودی در پرتو سنت دیگر بازتفسیر می‌شود. در رویکرد گفتگوی بینامتنی، گفتگوگر، پیش از هر چیز، خود را پیرو یک سنت خاص معرفی می‌کند، و سپس در دو جهت رفت‌وآمد خواهد داشت: از یک سو، آنچه را سنت خودش از سنت دیگر آموخته است در میان می‌گذارد و، از دیگر سو، به اموری اشاره می‌کند که سنت دیگر می‌تواند از سنت او بیاموزد.