سخنرانی دکتر سید باقر حسینی کریمی :جایگاه زن در قرآن، عرفان و برهان از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی
10 دی 1402
سخنرانی دکتر سید باقر حسینی کریمی :جایگاه زن در قرآن، عرفان و برهان از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی

در ادامه فایل صوتی  به همراه گزارش مکتوب سخنرانی دکتر سید باقر حسینی کریمی (استادیار گروه معارف دانشکده الهیات دانشگاه مازندران ) با موضوع «جایگاه زن در قرآن، عرفان و برهان از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی» در نهمین پیش نشست همایش بین‌المللی امام رضا علیه‌السلام و گفتگوی ادیان که روز شنبه 28 آذر ماه ۱۴۰۲ در دانشگاه مازندران برگزار شد، تقدیم علاقه‌مندان می‌شود. فایل تصویری جلسه به زودی تقدیم علاقه مندان می گردد.

 

 

جایگاه شخصیتی آیت الله جوادی آملی بر کسی پوشیده نیست و او حقیقتا یک فیلسوف است و هر کس با کتاب «زن در آئینه جلال و جمال» مانوس باشد نگاه او به زنان جامعه عوض خواهد شد. ایشان در این کتاب از افراط و تفریط جامعه نسبت به بانوان به ویژه در اندیشه‌های غربی که به زن به عنوان یک کالا نگاه می‌کند، گله‌مند است. روایتی از حضرت امیر(ع) نقل می‌کنند که عقل‌های زنان در جمالشان و جمال مردها در عقل‌هایشان است. او هر موجودی را مظهر نامی از نام‌های خداوند می‌داند. خداوند در چهره‌های مخلوق‌های گوناگون خود تجلی کرده است. یعنی زن می‌تواند عقل و اندیشه‌های انسانی خود را در ظرافت عاطفه و زیبایی گفتار ارائه دهد. به عبارتی دیگر زن می‌تواند ظرایف حکمت را در ظرایف هنر ارائه دهد. اگر این کار را کرد مستحق ستایش است و اگر تمرد کرد مستحق نکوهش قرار می‌گیرد.

اگر نحوه تربیت زنان و محیط پرورش آنها محیط مناسبی باشد چه بسا مثل مردان و حتی بالاتر از آنان اهل تدبر و تعقل باشند و تفاوتی با مردان ندارند.

کتاب «زن در آئینه جلال و جمال» به چهار بخش مهم تقسیم می‌شود. در بخش نخست به شناسایی و معرفی زن در قرآن می‌پردازند. در بخش دوم جایگاه زن در عرفان اسلامی را بررسی می‌کنند. در بخش سوم هویت زن از دیدگاه عقلِ پیوسته با وحی را مورد بررسی قرار می‌دهند. در بخش چهارم شبهاتی که در این زمینه مطرح شده است را مورد بررسی قرار می‌دهند.

ناظر به شناخت زن از منظر قرآن، نخستین اصل مورد اشاره آن است که اصالت با روح انسان است و جنسیت امری بدنی است و اصالت ندارد. قرآن معلم روح انسان است و برای زن و مرد تفاوتی ندارد. هر دو از روح الهی برخوردار هستند. قرآن نیز برای تعلیم و تزکیه جان انسان نازل شده است و جنسیت در معارف الهی تاثیرگذار نیست اما متاسفانه در تفکر غربی چون اصالت را به بدن می‌دهند ابتدا انسان را به دو فرد کاملا مستقل تقسیم می‌کنند که در تعلیم و تربیت سعی می‌کنند این دو شبیه همدیگر باشند. لذا ایشان می‌فرمایند که ارزش‌ها تابع جنسیت نیست. لذا نکته‌ دیگری که اشاره می‌کنند این است که ادبیات محاوره‌ای را باید از مفاهیم عمومی تفکیک کنیم. اگر گاهی ضمیر مذکر در آیات و روایات استفاده می‌شود به دلیل ادبی بودن آن است و تفکیک وجود ندارد. لذا قرآن به صراحت می‌فرماید که خطابش با جان انسان‌هاست و جان نه مذکر و نه مونث است.

نکته بعد مربوط به مقام خلافت است. خلافت مخصوص مرد نیست اما مردها قادر به تحصیل خلافت شدند. یا خلافت مشروط به جنسیت نیست و آنان که خلیفه شده‌اند، انسانیت آنها دلیل خلیفه شدن آنها شده است. در ادامه به زنان الگو در قرآن کریم می‌پردازند. تعبیری که قرآن کریم درباره حضرت مریم(س) به کار می‌برد دلنشین‌تر از تعبیری است که برای حضرت یوسف(ع) به کار برده است. البته در این عبارت مفسرین تفاسیر متعددی دارند.

زنانی بودند در قرآن کریم مانند خواهر حضرت موسی و مادر حضرت موسی(ع) که از دین خدا دفاع کردند و قصه اینها را بیان می‌کند که اشاره به عظمت مقام زن دارد. سپس به عظمت مقام پدر و مادر اشاره می‌کنند اما از زحمات مادر بیشتر سخن می‌گوید. خدای متعال تربیت فرد را به زن سپرده است که این هم نشان‌دهنده عظمت مقام زن است.

در ادامه به عظمت زن در عرفان و به این مسئله می‌پردازند که زن صاحب شریعت نداریم، چون شریعت امری اجرایی است. چه بسا شریعت با آن جایگاهی که برای بانوان در نظر گرفته‌شده، سنخیت نداشته است. به عبارت دیگر، در کارهای اجرایی سنگین مردان وظیفه بیشتری به عهده دارند اما این به معنای قرب بیشتر به خداوند نیست. در ادامه، مسئله زنان در مقام خلیفه‌اللهی را بیان می‌کنند. مقام خلیفه‌اللهی مقام انسانیت است که منزه از جنسیت است و به این سوال پاسخ می‌دهد که چرا مردان بیشتر از زنان به این مقام رسیده‌اند. از نظر ایشان زنان بسیاری هستند که فضایل آنها در تاریخ ثبت نشده است. اگر چهار زن در قرآن آمده دلیل بر انحصار نیست.

مسئله بعدی به مقامات عرفانی زنان مربوط می شود، مانند زنانی که ذوق عرفانی آنها با اسلام شکوفا شده است. از شیخ اکبر نقل شده است که در همه مقامات زنان هم می‌توانند در آن دست داشته باشند و اگر نام مردان را بیشتر می‌برند، غلبه است و تفاوتی بین زن و مرد نیست. در مرحله بعدی به جایگاه زن در برهان و عقل می‌پردازند و این مسئله را که عقل مرد بیشتر از عقل زن است، کاملا مردود و مغالطه می‌دانند.

تفاوت یا از نظر علل بیرونی است یا درونی. علت بیرونی ذات اقدس الهی است که یک چیز است. در عوامل درونی هم تفاوت‌های مختصری برای هر یک بیان شده است که زمینه‌های تحقیق فراوانی را می‌طلبد. خداوند کانال عقل و قلب را برای رسیدن به خودش قرار داده است و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. بین راه و سالک تناسب وجود دارد. هر سالکی با راهی خاص تناسب دارد. خدا صنف زن را این‌گونه قرار داده است که از قلب برای تقرب استفاده می‌کند. ایشان در پایان کتاب به شبهات مهم مطرح شده درباره جایگاه زن در اسلام پاسخ می دهند.

 

تهیه کننده: آناهید خزیر