سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدحسین فهیم نیا : کارکرد تمدنی مناظرات امام رضا علیه السلام با علمای ادیان
در ادامه فایل صوتی و تصویری به همراه گزارش مکتوب سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدحسین فهیم نیا (استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه یزد) با موضوع «کارکرد تمدنی مناظرات امام رضا علیه السلام با علمای ادیان » در پنجمین پیش نشست همایش بینالمللی امام رضا علیهالسلام و گفتگوی ادیان که روز چهارشنبه 17 آبان ماه ۱۴۰۲ در دانشگاه یزد برگزار شد، تقدیم علاقهمندان میشود.
تمدن یعنی شهرنشینی که به قوه مقننه، قوه مجریه یا دولت و قوه قضاییه نیازمند است. به خلاف روستا یا مناطق مشابه آن که این مشخصهها در آنها وجود ندارد. در بحث شهرنشینی انسانها یاد میگیرند که حق حیات برای دیگران قائل باشند. در مورد ائمه معصومین و امام رضا علیهمالسلام میبینیم که از همان زمانی که پیامبر اکرم از دنیا رفتند، خلفایی که سر کار آمدند همیشه دست آنان از لحاظ علمی به سوی حضرت علی (ع) دراز بود و به امام نیاز داشتند. حضرت هم کوتاهی نمیکرد. با اینکه مشکل علمی که تمام میشد امام را به مزرعه خارج شهر تبعید میکردند اما حضرت با آنان تعامل فرهنگی و علمی داشتند. سایر ائمه هم همینطور با بنیامیه و بنیعباس و با جامعه و با علمایی که با دربار مرتبط بودند، تعامل فرهنگی و علمی داشتند. موقعیت و مرجعیت امام صادق(ع) آنچنان توسعه پیدا کرد که خلفای عباسی برای کاهش رونق مرجعیت علمی ایشان آن مذاهب چهارگانه را درست کردند.
عقیده برخی بر این است که حتی نهضت ترجمه و وارد کردن انبوه کتابهایی که از مرو وارد شد، به نوعی مقابله با بعد علمی اهل بیت بود. این کتابها را آوردند تا مردم را با این علوم سرگرم کنند و به نوعی مقابله با فرهنگ اهل بیت بود. در زمان امام رضا علیهالسلام وضعیت فرق میکند. چون ولیعهد بودند پس جنبه رسمی پیدا میکند و جلسات علمی تشکیل داده می شد. موقعیت امام رضا علیهالسلام موقعیت ویژه ای است. مباحث علمی، فرهنگی و تمدنی از یک جایگاه رسمی برخوردار است. امام رضا علیهالسلام از 35 سالگی تا 55 سالگی امامت کردند. تقریبا 17 سال در مدینه بودند و به اجبار به ایران آورده شدند. ماه رمضان سال200 وارد ایران شدند و حدود سه سال بعد یعنی آخر ماه صفر سال 203 به شهادت رسیدند که از این مدت دو سال در مرو، مدتی در سرخس و چند روزی هم در روستای سناباد یا طوس بودند که الان تبدیل به مشهد شده است.
در اینجا مباحث علمی امام رضا علیهالسلام زیاد بوده است و شاید بسیاری از این مباحث ثبت و ضبط نشده است. مامون یک شخصیت عجیبی دارد که شهید مطهری از او به بزرگی و عظمت یاد میکند. دلیل جلساتی که تشکیل میداد دو چیز بود. ذاتا علم دوست بود. برخلاف بقیه خلفای اموی و عباسی بعد علمی خوبی داشت و بدش نمیآمد که جایگاه امام رضا علیهالسلام را تضعیف کند و به نوعی در این جلسات احساس شود که امام از پس قویترین دانشمندان یهودی، مسیحی، زرتشتی و دیگران برنیامده است. بحمدالله واقعیت این است که خداوند متعال در قرآن اطاعت از اهل بیت را به طور مطلق واجب کرده است. اگر بنا بود یک مطلبی را ندانند یا اشتباه بگویند، چنین نکتهای درست نبود.
فخر رازی از اعاظم اهل سنت میگوید: بلاتردید اولیالأمر باید معصوم باشد. چون اطاعت از آنها به طور مطلق واجب است. جالب است که از عالمی حرف نسنجیدهای صادر شده است که ما نمیدانیم اینها که هستند. مگر ممکن است خداوند اطاعت گروهی را واجب کند و نگوید اینها چه کسانی هستند؟
سخنان امامرضا علیهالسلام با علمای مسیحی و یهودی ابتدا در نقد تورات و انجیلِ نزد آنها و سپس در دفاع از اثبات نبوت پیامبر اسلام است. با توجه به عنوان بحث این جلسه «کارکردهای تمدنی مناظرات امام رضا علیهالسلام» اثبات نبوت پیامبر اسلام بررسی میشود. از راسالجالوت عالم یهودی سوال کردند که شما چرا معجزاتی غیر از معجزات حضرت موسی (ع) را قبول نمیکنید؟ گفتند ما فقط معجزاتی که اینگونه باشد و از توان بشر خارج باشد را میپذیریم. امام به ایشان گفتند که انبیاء قبل معجزاتشان حسی و مربوط به زمان خودشان بود اما پیامبر اسلام علاوه بر اینکه معجزات حسی مانند شقالقمر داشتند، معجزه باقیه مانند قرآنکریم هم داشتند. معجزات قرآن به لفظی و معنوی تقسیم میشود. با این توضیحاتِ امام ایشان دیگر جوابی نداشتند.
زمانی که در مورد امام رضا علیهالسلام بحث میکردم؛ حداقل پانزده کتاب را مطالعه کردم. به یکی از اینها اشاره میکنم: ؛ «نوبت که به هیربد اکبر و رئیس دانشمند هندوها و زردشتیها رسید، درباره پیامبر زردشت با او مقایسه کردند و هیربد گفت: آنچه زردشت آورده پیش از او کسی نیاورده بود و اگرچه ما او را ندیدهایم لکن اخباری که از گذشتگان به ما رسیده است؛ این است که آنچه را دیگران حرام داشته بودند بر ما حلال کرد، از این رو از او پیروی کردیم. امام رضا علیهالسلام فرمودند که امتهای دیگر هم اینگونه بودند. اخباری به آنها رسیده بود که پیامبران موسی، عیسی و حضرت محمد(ص) چه معجزاتی با خود داشتند، حرفهایشان بیان شده و نقل شده است، در نتیجه مردم به آنها ایمان آوردند. عذر شما در اینکه به این پیامبران ایمان نیاوردهاید چیست؟ زیرا چنان که شما گفتید، از طریق اخباری که به شما رسیده به زرتشت ایمان آوردهاید. که او آنچه که دیگران نتوانستهاند بیاورند، آورده است.
بحث بعدی «کارکرد تمدنی مناظرات امام رضا علیهالسلام ادیان و مذاهب» است چون مناظرات علمی امام رضا علیهالسلام در دو بخش بود و یک بخش با مظاهر درون اسلام و درون شیعه بود. نقش امام رضا علیهالسلام این بود که انواع تشیع را به سمت یک شیعه هدایت کنند و حدیث سلسلة الذهب در همین راستا است. سخنرانی امام رضا علیهالسلام ناظر به این حدیث چهار محور مهم داشته است که میخواستند از طریق تمام این محورهای چهارگانه، تشیع انحرافی را به سمت تشیع اعتقادی سوق بدهند.
محور بعدی، بحث امام رضا علیهالسلام با علما و خصوصا با عمران صابی بوده است. در این گفتگوها مباحث بسیار مهمی مطرح می شد همچون: آیا واجبالوجود وجودش نزد خودش معلوم و عالم به خویش است؟ خداوند به چه چیز دانش خود را دانست؟ به ضمیر، صورتهای ذهنیه یا چیز دیگر؟ آیا خداوند پیش از آفرینش خلایق خاموش بود و سخن نمیگفت؟ واجبالوجود با آفرینش در او تغییری ایجاد نشده است؟
بحث دیگری که در حضور امام رضا علیهالسلام مطرح میشد، بحث خیلی دقیق اعتقادی شیعه است که در بحث کلامی ادیان هم مطرح بوده است. امام رضا علیهالسلام اجمالا علم خدا را دو قسم کردند. علم روشن که در اختیار پیامبر، علما و مردم قرار دارد. علم خفی. بحث دیگر بحثی است که با شخصی به نام مروزی داشته اند درباره اینکه اراده خدا حادث است یا ازلی که ایشان ثابت میکنند اراده خدا ازلی است و نمیتواند حادث باشد.
علمگرایی یکی از عناصر مهم تمدن از منظر امام رضا(ع) است. اگر آیات و روایات مربوط به علم را جمعآوری کنیم، کتاب قطوری خواهد شد. امام رضا علیهالسلام فرمودند: علم خزائنی دارد و کلیدهای علم سوال است. هر چه میتوانید سوال کنید. امام رضا علیهالسلام فرمودند که سوال کنید. چهار گروه از سوال اجر میبرند. کسی که میپرسد، کسی که جواب میدهد، کسی که به پاسخ گوش میدهد و چهارم کسی که جواب را بیان میکند. در حدیث دیگری میفرمایند آدمی نباشید که {صرفا} علم را نقل کنید.
امام رضا علیهالسلام فرموده اند که به متن دقت کنید. اینکه یک حدیث نقل کنید و آن را بفهمید تا به دانشتان اضافه شود، بهتر از هزار حدیث است که صرفا روایت کنید. اسلام به عقل اکتفا نمیکند. اسلام میگوید لوح. قرآن 16 بار از لوح نام برده است. لوح عقلی است که درگیر حب و بغض قرار نشده و آزادانه میتواند بیندیشد.
امام رضا علیهالسلام در این باره فرمودند: در قرآن در سوره رعد نشانههای عملی اولوالباب بیان شده است و یک جا هم نشانههای معرفتی اولوالباب. امام رضا علیهالسلام فرموده اند: بهترین دوست هر انسان عقل اوست. سومین مورد عناصر تمدنی انسانگرایی است که اومانیسم دینی و اومانیسم غربی داریم. اومانیسم غربی این است که انسان را از زمان تولد تا مرگ در نظر میگیرد. اگر این را بگیریم انسان فرقی با سایر موجودات ندارد. اما در انسانگرایی دینی خداوند آفریدگار انسان است. خداوند بعد از خلقت انسان او را موجود والا میداند. روایت امام رضا علیهالسلام در این زمینه تا حدی بیانگر این انسانگرایی دینی است. فرمود: هر کس به دین و مسلکی گردن نهد که آن را از منبع صریح و معتبردینی یعنی وحی و پیامبر دریافت نکرده است، از سوی خداوند محکوم به پوچی و گمراهی است و هر کسی تلاش کند که مسائل و روشهای دینی و عبادی خود را از راههای غیر معتبر دریافت کند، مشرک به شمار میآید. تنها راه معتبر و ایمن برای شناخت وحی و خواست خداوند راه پیامبر و آل اوست.
پیشرفت مادی انسان در کلام امام رضا علیهالسلام به عنوان عناصر تمدنی ذکر شده است. جمالگرایی نیز از نکات مهم در این زمینه است. یکی دیگر از عناصر تمدنی در کلام امام رضا علیهالسلام شکوفایی هنر است. قصیدهای که دعبل خزائی برای امام رضا علیهالسلام خواند و به حضرت فرمود نخواستم این قصیده را قبل از شما برای کسی بخوانم. وقتی قصیده را خواند، امام به شدت گریه کردند و برای او دعا کردند و دو شعر به شعر او افزودند. این امر تائیدی است بر اینکه یکی از راههای نشر عقلگرایی و رشد تمدن این است که ما باید از ابزار تمدن در هر زمان به بهترین نحو بهره بریم.
تهیه کنننده: آناهید خزیر